سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

با تو ما را خاک، بهتر از فلک / ای سِماک از تو منوّر تا سَمَک

سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

با تو ما را خاک، بهتر از فلک / ای سِماک از تو منوّر تا سَمَک

سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ *
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ *
مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ *
بنام خداوند بخشنده ی مهربان.
ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏ های نفس او را می‏دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
به خاطر بیاورید هنگامی که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت می‏دارند.
هیچ سخنی را انسان تلفظ نمی‏کند مگر اینکه نزد آن فرشته ‏ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است.
«آیات 18-16 سوره ق»

دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمی گیرد!

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۶ ق.ظ

 

یا هو...

 

یادم هست... همان روزها... پنج ساله بودم که رفت!

سال یکهزار و سیصد و شصت و هشت شمسی... روی دوش پدر... حسینیه ی جماران...

بچه بودم و هیچ هم نمیدانستم و نمی فهمیدم! اما بغض داشتم! آسمان هم...

از آن سال، سالها گذشته. اما سایه ی پدرانه ای هست هنوز...

اصلآ میدانی؟ جنس بعضی نگاهها انگار فرق میکند! و اصلآ انگار باید ببینی...

همان نگاهی که از لابلای هیاهوی سرها می قاپی اش!

 

پدر دلسوز ملت ایران!

          روزت از امروز تا همیشه مبارک!...

-----------------------

دیگر فرزندان:

رائح | -خط تیره- | نیلوفرانـه |خاطرات مشترک | ذهن نوشت | تهران - کربلانوشتار های یک انکولوژیست طلبه | کنج دنج | سندس در جستجوی حقیقت سرباز امام خامنه ای محمد رسول الله | پنج دیواری | خسوف همان ماه صورت کبود | عشق علیه السلام | هوران | حاصل وب گردی های من | دیر و دور | اللهم عجل لولیک الفرج  |  یک مشت خاک | زندگی زیباست اما شهادت زیباتر | پنجره باز | ذاهب | صبرا | جوانی در دست ساخت | مهاجر (فانوس) | مرد ِ باران | جنجال یک سکوت | سرپنجه های روح ِ یک معمار باشی | مگوهای یک کلاغ | با رفیق | یک قلم | همسایه خدا | و ذهن پلک میزند | واقعیت سوسک زده | دل نگاره | پایگاه فرهنگی مذهبی خدام الحسین | یاد افلاکیان | گاه نوشت یک خانم معلم | چراغ | ستار(خرابات) | قافله | التائقون | پروانگی | نشان اهل خدا | بید مجنون | رنــدانه | عاشقانه‌های قلم و کاغذ | دنیای راه راه | جواد آقا | گرا | سرخ تر | به سوی بی نهایت | ای دستهایت آسمانی | ای چشم خُـمارین که کشد سرمه خوابـتــ ... | ذات الکرسی، ستاره ی من | خدا بود و دیگر هیچ نبود | زیر باران | بی تعارف | دلِ گیر | ستاره شب |بزنگاه | عرق سرد | فرقان |

 

 

۹۲/۰۳/۰۲
عتید ...

نظرات  (۳۸)


انشاالله لایق ِ لبخند ِ رضایت ِ حضرت باشیم

دلتان عیدانه ...

پاسخ:
عیدتان گلباران!
۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۸ | خانم ِ ز. عین |

سلام
خداقوت :)

+حس بعضی نگاه ها فرق میکند .. جنس بعضی نگاه ها فرق میکند ...
پاسخ:
سلام بانو
زنده باد بر شما...
۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۷ زهرا اکبری
سلام...جنس بعضی دوست داشتنها همینطوریه...که مثلن بچه ای 4 ساله دلش بگیرد به صفحه ی تلویزیون زل بزند و دلش بابا را بخواهد...و حالا....بابای مهربان دیگری که کاش لیاقت فرزندی اش را داشته باشیم...
پاسخ:
سلام
رفیق بسیار عزیزی دلش امشب پیش دل آرمیتای بزرگ بود.
دل مرا هم برد...
بابای همه ماست آقای مان.
کاش فرزندانی خلف باشیم برای بابای مان.
پاسخ:
انشالله...
ای پدر بوی شقایق می دهی
عاشقی را یاد عاشق می دهی
با تو سبزم،گل بهارم،ای پدر
هر چه دارم از تو دارم ای پدر

سلام
دستتون درد نکنه :)
پاسخ:
سلام
قدم رنجه فرمودین!
حق باشماست
انگار جنس بعضی نگاه ها فرق می کند
مانا باشید
پاسخ:
سلام گرامی
اصلآ انگار خیلی هم فرق میکند!
از قــــــدرت لایـــزالـــــی یــــــزدانــــــی
گـردیــده قــلــوب شـیــعــیـان نورانی
از فــاطــمــه بـنــت اســـد شـــد ظــاهــر
در کـعــبــه وجـــود عـــلـی عـمرانی . . .

میلاد مولای متقیان گرامی باد
پاسخ:

کعبه از راز جهان، راز خدا آگاه است

راز ایجاز خدا، نقطه ی بسم الله است

"سید حمیدرضا برقعی"


میلاد جان نبی مبارک!

سلام همراه گرامی

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد!
.
.
.
دلم می خواهد در همین" آغاز" باشم که به پایان میرسم!


خداوند عاقبت بخیرمان کند ان شاءالله


عیدتان لبریز از عیدی های آسمانی!

در پناه حق....
پاسخ:
سلام نازنین رفیق

آغازتان مستدام و پر باشد از شیدایی!

برای دعاهای نابتان آمین گویم.

عیدتان خجسته باد!

۰۲ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۵ ستار(خرابات)
سلام در پناه ولایت پاینده باشد...

نوشته ما هم پر کاهی ست تقدیم به حضرتش...
لطفا به فرزندان انقلابی اضافه بفرمایید
پاسخ:
سلام بزرگوار

کاه هایمان کوهی شود!

الساعه :)
بسیار گفته ایم و شنیدیم و … باز هم :
” ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم” *


سلام و رحمت ِخداوند رحمان بر شما
دلت به عنایات ِنگاهش
همیشه نورانی و آرام
پاسخ:
سلام بانو
در پناه نگاه مهربانش...
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۵۹ آهسته عاشق می شوم
در این شب نازنین که ستاره باران شور و نور است دست بالا می گیرم و سر به دامانت می سایم، با همان دستی که من و ما را از درون خاک های جهالت بیرون کشیدی نوازشم کن، آرامش آسمانی ات را هدیه ام کن... عیدانه عاشقم کن.
.
.
.
http://ziyafatname.blogfa.com/post/553
.
.
.
التماس نور و باران[گل]
پاسخ:
شیدایی هایت مانا قاصدکم...
خدمت میرسم انشالله.
آموخت تا که عطر زشیشه فرار را
آموختم فرار ز یاران به یار را
دل می کشید ناز من و درد و بار را
کاموختم کشیدن ناز نگار را
پس می کشم به وزن و قوافی خمار را
***
گیرم که کرد خواب رفیقان مرا کسل
گیرم که گشت باده ازین خستگی خجل
گیرم که رفت پای طرب تا کمر به گل
ناخن به زلف یار رسانم به فتح دل
مطرب اگر کلافه نوازد سه تار را
***
باید که تر شود ز لب من شراب خشک
باید رسد به شبنم من آفتاب خشک
دل رنجه شد ز زهد دوات و کتاب خشک
از عاشقان سلام تر از تو جواب خشک
از ما مکن دریغ لب آبدار را
***
شد پایمال خال و خطت آبروی چشم
از باده شد تهی و پر از خون سبوی چشم
شد صرف نحوه نگهت گفتگوی چشم
گفتی بسوز در غم من ای بروی چشم
تا می درم لباس بپا کن شرار را
***
بازار حسن داغ نمودی برای که؟
چون جز تو نیست پس تو شدستی خدای که؟
آخر نویسم این همه عشوه برای که ؟
ما بهتریم جان علی یا ملائکه؟
ما را بچسب نه ملک بال دار را
***
این دستپاچگی زسر اتفاق نیست
هول وصال کم زنهیب فراق نیست
شرح بسیط وصل به بسط و رواق نیست
اصلا مزار انور تو در عراق نیست
معنی کجا به کار ببندد مزار را
***
با قل هوالله است برابر علی مدد
یا مرتضی است شانه به شانه به یا صمد ؟
هستند مرتضی و خدا هر دو معتمد
جوشانده ای زنسخهء عیسی ست این سند
گر دم کنند خون دم ذوالفقار را
***
ظهر است بر جهاز شتر آفتاب کن
خود را ببین به صفحه آب و ثواب کن
این برکه را به عکسی از آن رخ شراب کن
از بین جمع یک دو ذبیح انتخاب کن
پر لاله کن به خون شهیدان بهار را
***
من لی یَکونُ حَسب یکون لدهر حسب
با این حساب هرچه که دل خواست کرد کسب
چسبیده است تیغ تو بر منکر نچسب
از انتهای معرکه بی زین گریزد اسب
دنبال اگر کنی سر میدان سوار را
***
کس نیست این چنین اسد بی بدل که تو
کس نیست این چنین همه علم و عمل که تو
کس نیست این چنین همه زهر و عسل که تو
احمد نرفت بر سر دوش تو بلکه تو
رفتی به شان احمد مکی تبار را
***
از خاک کشتگان تو باید سبو دمد
مست است از نیام تو عَمرِ بن عبدود
در عهد تو رطوبت مِی، زد به هر بلد
خورشید مست کردو دو دور ِ اضافه زد
دادی زبس به دست پیاله مدار را
***
مردان طواف جز سر حیدر نمی کنند
سجده به غیر خادم قنبر نمی کنند
قومی چو ما مراوده زین در نمی کنند
خورشید و مه ملاحظه ات گر نمی کنند
بر من ببخش گردش لیل و نهار را
***
دانی که من نفس به چه منوال می زنم
چون مرغ نیم کشته پر و بال می زنم
هر شب به طرز وصل تو صد فال می زنم
بیمم مده ز هجر که تب خال می زنم
با زخم لب چه سان بمکم خال یار را
***
امشب بر آن سرم که جنون را ادب کنم
برچهره تو صبح و به روی تو شب کنم
لب لب کنان به یاد لبت باز تب کنم
شیرانه سر تصرف ری تا حلب کنم
وز آه خود کشم به بخارا بخار را
***
خونین دلان به سلطنتش بی شمار شد
این سلطه در مکاشفه تاج انار شد
راضی نشد به عرش و به دلها سوار شد
این گونه شد که حضرت پروردگار شد
سجده کنید حضرت پروردگار را
***
آنکه به خرج خویش مرا دار می زند
تکیه به نخل میثم تمار می زند
تنها نه اینکه جار تو عمار میزند
از بس که مستجار تو را جار می زند
خواندیم مست جار همین مستجار را
***
از من دلیل عشق نپرسید کز سرم
شمشیر می تراود و نشتر ز پیکرم
پیر این چنین خوش است که هستی تو در برم
فرمود : من دو سال ز ایزد جوان ترام
از غیر او مپرس زمان شکار را
***
از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی ست
مردن برای عشق تو حکم حکومتی ست
آتش در آب می نگرم این چه حکمتی ست
رخسار آتشین تو از بسکه غیرتی ست
آیینه آب می کند آیینه دار را
***
زلفت سیاه گشته و شد ختم روزگار
خرما زلب بگیر و غبار از جبین یار
تا صبح سینه چاک زند مست و بی قرار
خورشید را بگو که شود زرد و داغدار
پس فاتحه بخوان و بدم روزگار را
***
یک دست آفتاب و دو جین ماه می خرم
یک خرقه از حراجی الله می خرم
صدها قدم غبار از این راه می خرم
از روی عمد خرقه کوتاه می خرم
باپلک جای خرقه بروبم غبار را
***
یک دست آفتاب و هزاران دوجین بهار
یک دست ماهتاب و بهاران هزار بار
یک دست خرقه انجم پولک برآن مزار
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
وقت است ترکنم به سبو زلف یار را
***
پاسخ:
سلام
عیدتان عید باد و عیدانه هاتان ز دستان حضرت مولا...

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
"سید حمیدرضا برقعی"
حرف دل است آمده و رد نمی شود
او بوده است پس علی آمد نمی شود
کعبه مکان جلوه ی او باشد و زمان
هرگز به روح جاری او سد نمی شود
صد بار اگر که کعبه شکافد به مقدمش
هرگز ز کار خویش مردد نمی شود
آغوش را برای علی باز کرد و گفت
مولا بیا اگر چه که معبد نمی شود
قرآن بخوان حقیقت قرآن به غیر تو
رحلی به غیر دست محمد نمی شود
ای عقل لقمه قدّ دهانت بگیر، شعر
از چون تویی به وصف علی بد نمی شود؟
جوهر تمام گشت و نشد مدح او شروع
شاعر شکست تا بنویسد نمی شود
تو بارها به جلوه ی پیغمبر آمدی
هر دوره ای به کسوت یک رهبر آمدی
بعد از هزار جلوه ی پیغمبرانه ات
آقا چطور شد که خودت آخر آمدی
آیا برای یاری پیغمبر امین
خورشید من ز مشرق کعبه برآمدی
یا که به عشق دیدن زهرا تو چند سال
قبل از نزول رایحه ی کوثر آمدی
ای ماه چارده چه شد این ماه هفتمین
یک شب تو زودتر ز همیشه درآمدی
فصل بهار آمده تو مثل سال قبل
امسال هم به باغ خدا نوبر آمدی
بالاترین عیار، عیار سرشت توست
یعنی که در تمام خلایق سرآمدی
ای میهمان یک دو شب خانه ی خدا
دیر آمدی اگر چه ولی حیدر آمدی
افتاده ام به گوشه ای از رهگذارتان
اوجم دهید تا که شوم خاکسارتان
اصل و اصالت من از اول اصیل بود
اصلاً خدا سرشته مرا از غبارتان
هر چند دورم از تو، عجیب است، چون دلم
حس می کند نشسته کناری کنارتان
چیزی برای عرضه ندارم به ساحتت
آقا دل شکسته می آید به کارتان؟!
خرما فروش کوچه و بازار می شوم
شاید به جرم عشق شوم سر به دارتان
ای ناشناس نیمه شب کوچه های شهر
یک تکه نان به ما بده از کوله بارتان
میلش دگر به هیچ بهشتی نمی کشد
هر کس نشسته کنج بهشت مزارتان
شرمنده ایم، بی خبریم ای بزرگوار
از آخرین امانتتان، یادگارتان
ای بانی وجود من از ابتدا علی
وی کار من به دست تو تا انتها علی
از باقی سرشت توأم یعنی از ازل
کز خانواده ی توأم ای مرتضی علی
همسایه ی خدایی و در سایه ی شما
پر می کشم به ساحت قدس خدا علی
هر جا که امر می کنی آنجا خوشیم ما
حالا بهشت یا که جهنم، کجا علی؟
خورشید بی تبسم تو نقطه ای سیاه
باغ است بی ترنم تو بی صفا علی
دریاست از لطافت لطف شما لطیف
کوه است از صلابت تو روی پا علی
دریا شدند این همه قطره به عشق تو
مواج و در تلاطم ذکر تو یا علی
پاسخ:
سلام گرامی
عجب پرمغز!!!
بی نهایت سپاسگزارم!
برخی ابیاتش بدجور با دل بازی میکند:

قرآن بخوان حقیقت قرآن به غیر تو
رحلی به غیر دست محمد نمی شود

و:

خرما فروش کوچه و بازار می شوم
شاید به جرم عشق شوم سر به دارتان

من را نگـاه کن پدر انقلابی ام...
پاسخ:
که نگاه تو خوب است...
برای ما که درکی نداریم از پیر جماران ...
تجلی اش همه حضرت ماه است و بس ...
روزشان مبارک...

زیبا نوشت خوبی داشتید
پاسخ:
ایشان تجلی پیر جمارانند!

خیر مقدم :)
سلام عتید بزرگوار،دوست مهربان.
از صمیم قلب سایه شون رو برای همیشه آرزومندم،تا همیشه....
عیدتون مبارک.در این روزهای زیبا التماس دعا دارم.
در پناه حق باشید تا همیشه.
پاسخ:
سلام دوست هنرمندم
انشالله...
عیدتون گلبارون، پر از عیدیهای ناب از دستان مبارکشان!
سلام

دستهایم را به آب زمزم کوی دوست آغشته میکنم

چشم میدوزم به قبله اش و نمازی اقامت میکنیم در ورای پدری مهربان.

خدایش رحمت کند

فاتحه ای نثار پدرانی که نزد رحمن رحیمند.
روزشان میمون.
پاسخ:
سلام جناب

عیدتان و روزتان مبارک!

خدا رحمت کند پدر بزرگوارتان را. الهی که بر سر خوان کریمان ارتزاق کنند.

حمد و سوره ای همراه با ذکر صلوات نثار روح پاکشان...
سلام عتید جانم

مبارک باد عیدتان :)
انشاءلله به حق شاه مردان،زیباترین عیدی ها را به عیدانه بگیرید و هرآنچه خیر و خوبی است پیش رویتان...

انشاءلله روح ِ نازنین پدرتان و همه ی پدران خفته در خاک،قرین رحمت و آرامشی الهی...و مستدام باد سایه ی پرمهر مهربان مادرتان.

التماس دعا
یاحق.
پاسخ:
سلام صبای مهربان
عید بر شما هم مبارک!
بنده هم بهترینها رو براتون آرزومندم!

ممنونم از دعاتون و اینکه همیشه هستید و مایه ی دلگرمی این حقیر.
همیشه باشید...
سلام علیکم :) خدا قوت...

مهمون ناخونده نمیخاین صابخونه!!

اومدیم عید دیدنی!‌:) ببخشید توروخدا کسری خدمت داریم بسیــــآر...

همسنگر ماهم موجی شدیم :)

یاعلی مدد..
پاسخ:
و علیکم السلام :)

بح بح... قدمتون سر چشم :)

عذرتون موجهه و مشغول تحصیل علم! (چشمک)

خوش اومدین!


۰۳ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۷ پلــــــــــــکـــــ شـــــیشـــــــــــــه ای
سلام
عیدتون مبارک
روزتون مبارک

چه عجب خداقوت بابت تمام مشغله هایتانــــــــــــــــــــ
چشممان خشک شد به دوتا مطلب قبلیتون بس رفتیم و اومدیم ببینیم اومدین یا نه

یاعلی
صلوات برای فرج
پاسخ:
سلام
عید شما هم مبارک!

من شرمنده ی چشمان نازنین دوستان مهربانم هستم!
هزار بار ببخشید...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
ینی اینقد که الان ذوق مرگ شدم از حضورت هیچوخ نشده بودم!

دلتنگ شده بودیم اینقد====‌». !‌

دعا بفرمایین درحد المپیک..

یاعلی مدد
پاسخ:
اگه بدونیم باعث سرور دل بندگان خداییم که کلآ کار و زندگی رو میذاریم کنار :)

بیادتونیم در حد لالیگا :))
سلام بر عتید جان!
زیارتتان قبول
بعله دیگه،.دفعه قبل از موج انقلابى ها جا ماندم
ولى عوضش این دفعه فرجه و جزوه و امتحان پایانترم را دمى رها کردم و پستى و موجى و...
هرچه نباشد ما همه مان یکجورایى موجیم،

…موجیم که آسودگى ما عدم ماست!
پاسخ:
سلام بارون جان :)
قبول حق انشالله...
خعلی خعلی خوش اومدین :)
سلام

عیدتان مبارک...

البته ببخشید تاخیر داریم...
پاسخ:
سلام
عید مبارک و ایام عزارداری عقیله ی بنی هاشم تسلیت!
منور کردین سادات...
سلام
انشاالله دعای خیرش نصیبمان شود....

.
.
گفتند و نوشتند که :

*بعد از حوادث سوریه و هتک حرمت به قبر یکی از یاران امام علی(ع) و تهدید به بیحرمتی به حرم بانو حضرت زینب سلام الله علیها، پرچم پسر رشید آن امام همام روی گنبد حرم حضرت زینب(س) نصب گردید.

و فقط شیعه می فهمد این یعنی چه !

پاسخ:
سلام
انشالله...

و فقط شیعه می فهمد این یعنی چه !...
مبارک باشه.روزشون.عیدتون :)
پاسخ:
بح بح از این ورا! :)
عید شما هم مبارک!
روح الله
چشم خدا را گرفته بود ..
پاسخ:
روح ِ الله!
۰۵ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۵۳ / پـنـجـره بـاز / تـرمــ ه


+ سـلـآمــ و خدا قوتـــ‌

جـنس ه ایـ ن حس هــآ خیلی شیرین و دوست داشتنیه .

شـہـادتــــ نصـیـبـتوטּ ..


زیـر سـایـ ه مـآدر ;س; باشیـد // ی' حـق .
پاسخ:
سلام و تشکر
ممنونم از دعای زیباتون!
پائین تر از آنیم زبالا بنویسیم
یا اینکه بخواهیم شما را بنویسیم
ما کوزه ی اندیشه مان کمتر از آن است
تا اینکه بخواهیم ز دریا بنویسیم
آنقدر به ما وقت ملاقات ندادند
تا گوشه ی چشمی ز تماشا بنویسیم
ما را لُلُلُک لُکنت محض آففریدند
تا مدح تو با لهجه ی موسی بنویسیم
هر جا که حسین ابن علی حک شده باید
زیرش مددی زینب کبری بنویسیم
از وسعت نوری بنویسیم که تابید
ای نقطه ی تاریک حوالی تو خورشید
بسیار شنیدیم ولی کم ز تو گفتند
ناگفته زیاد است اگر هم ز تو گفتند
نُه ماه تو در کالبد فاطمه بودی
گاه متولد شدنت عالمه بودی
از چهره ات اینگونه گرفتند نتیجه
هم مادر و هم دختر زهراست خدیجه
بر روی زمین از تو بگوییم چگونه
ای شیوه ی تفسیر تو در عرش نمونه
لب باز کنی هرچه نفس بند میآید
از حنجرت آیات خداوند میآید
پیوند صمیمانه ی دریا زده بر باد
آرامش آمیخته با لهجه فریاد
قول تو فصیح است بدانگونه که زهرا
این غرش شیر است همانگونه که مولا
دستی به در قلعه ی خیبر زد و از جا
لا حول ولا قوه ای وای مبادا...
ای کوفه بخاطر بسپار این عظمت را
در دست اگر تیغ دو صد مرد ندارد
برپای اگر از تاختنش گرد ندارد
پیشانی او پارچه زرد ندارد
این دختر مولاست همآورد ندارد
ای کوفه بخاطر بسپار این عظمت را
گاهی که به ناگاه گذر میکند از راه
با طرز وقاری که برش کوه شود، کاه
خورشید فراروی وی و پشت سرش ماه
جز این نبود منزلت دختر یک شاه
ای کوفه به خاطر بسپار این عظمت را
ای کوفه چه زود این همه از یاد تو پر زد
این لکه ی ننگ از چه ز دامان تو سرزد
زینب که دمی راهی بازار نمیشد
از معجر او باد خبر دار نمیشد
اکنون به چه جرم است وِ را کوچه به کوچه...
دشنام ، تماشا، سر بر نیزه، چه و چه
از گریه ی بر دختر حیدر بنویسیم
یک مرتبه خواهر دو برادر بنویسیم
*********************************
سلام علی قلب زینب الصبور
یاعلی مدد
پاسخ:
«تاک» مرا به عشق تو در خُم گذاشتند
حالا شراب می شود و یا نمی شود
ما مثل باده ایم شبی امتحان کنید

انگور زاده ایم شبی امتحان کنید


"شعر از علی اکبر لطیفیان"

مثل همیشه انتخابی زیبا!
لذت بردیم. متشکرم!
التماس دعا...

۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۴ پلــــــــــــکـــــ شـــــیشـــــــــــــه ای
سلام
به روز هستم
یاعلی
پاسخ:
سلام
بروی دیده
علی یارتون...
سلام بر عتید جان مهربان
دلم سخت خواست بودن در فضای جماران را ... وآن نگاه مهربانی که جنسش فرق میکند
و این نزدیکی ها هنوز هم پدری هست که در حق همه مردم ایران پدری میکند
سایه وجودش تا ابد مستدام
زیارت دل و جانت قبول
پاسخ:
سلام بر مهاجر جان مهربانتر :)
الهی...
انشالله...
سلام ..
خوشحال مسشم سری به ما بزنید.
پاسخ:
سلام
در راهم...
۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۵۰ جوان انقلابی
گویند امام هر عصر بابای مهربان است
روز پدر مبارک بابای مهربانم...
اللهم عجل لولیک...
---------
عفو بفرمائید دیر اومدیم.
پاسخ:
نفرمایید!
قدمتان سرچشم...
۰۸ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۴۲ پلــــــــــــکـــــ شـــــیشـــــــــــــه ای
به روز هستم
یاعلی
پاسخ:
انشالله خدمت میرسم
علی یارتون...
۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۳ دوره‌گردِ عکاس
امروز اگر به سایه راحت نشسته‌ایم / مرهون استقامت آن سبز قامتیم
پاسخ:
سبز باد عمرش!
سلام

چقدر خوب استـــ
عطر حضور شما..
زیر سقف آرامش!

سپاسگزارم که دریغ نمی فرمایید!

لحظه های عاشقانه ی سرشار از خدا را برایتان آرزو دارم

در پناه حق...
پاسخ:
سلام دوست عزیزم

و چقدر خوبتر است قدمهایی که بر چشمانم فرود می آید!

دلتنگیم از نوع بسیار و شدیدآ مشتاق برگشت عزیز دلمان! {از طرف جمعی از دوستان} :))

لحظه هاتون در آغوش خدا...
سلام عتید عزیزم...
ببخش که دیر به دیر میام..
حسابی مشغول امتحانام چند وقته..
چرا نگران؟؟؟؟؟

*روزهای ماه رجب هوا پر از عطر ناب خداست ... کاش نفس هامون اونقدر بزرگ و عمیق باشه که ریه هامون پربشه از بودن او ...*
پاسخ:
سلام
نفرمایید!
براتون آرزوی موفقیت دارم.
شاید بخاطر پستتان و البته دلمان!

انشالله...
۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۴ پلــــــــــــکـــــ شـــــیشـــــــــــــه ای
سلام
به روز هستم
البته باعرض معذرت غمگین

یاعلی(صلوات برای فرج)
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.
بروی دیده...
۲۸ مرداد ۹۲ ، ۰۵:۳۰ امام خوبی ها
رئیس جمهور آمریکا بود، می گفت:
طرفدار صلح، دوستی، حقوق بشر و دموکراسیست.
و چه زیبا بود حرف های کارتر.
حرف هایی که حرف ماند...
.
.
.
http://emamekhobiha.blog.ir/post/1
پاسخ:
حرف!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.