سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

با تو ما را خاک، بهتر از فلک / ای سِماک از تو منوّر تا سَمَک

سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

با تو ما را خاک، بهتر از فلک / ای سِماک از تو منوّر تا سَمَک

سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ *
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ *
مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ *
بنام خداوند بخشنده ی مهربان.
ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏ های نفس او را می‏دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
به خاطر بیاورید هنگامی که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت می‏دارند.
هیچ سخنی را انسان تلفظ نمی‏کند مگر اینکه نزد آن فرشته ‏ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است.
«آیات 18-16 سوره ق»

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

 

یا هو...

 

میان اینهمه هیاهو و رنگ و وارنگ دنیا، میان اینهمه دل دل کردنها، میان اینهمه رفتنها و برگشتنها، میان اینهمه دست و پا زدنها...

هستی! همیشه هستی...

اما امان از این دل!...

دوستی می گفت: دل اگر دل باشد، ول نباشد عقل را چه کار؟

کاری کن که دلم، دل شود و عقل تسلیمش. پای دلم نلرزد آن هنگام که باید از بین تو و غیر، انتخاب کنم.

-------------------

+ بی سر و ته بودنش را این بار بگذارید به پای دلم. حرف این روزها بود. اما دلم لکنت گرفته!...

-------------------

* عنوان بیتی است از حضرت مولانا

 

 

عتید ...
۳۱ مرداد ۹۲ ، ۰۴:۰۱ ۲۴ نظر

 

یا هو...

 

ماه نیز لبخند میزند!...

 

 

عید استجابت دعا بر فطرت پاکتان مبارک!

 

عتید ...
۱۸ مرداد ۹۲ ، ۰۵:۰۸

 

یا هو...

 

شب اولی که آمدی از یک هلال نازک نقره ای شروع شدی. نور می پاشیدی شب را تا به سحر بر من و بر سجاده ام. عاشقم میکردی و بی تاب او. از همان شب تا به نیمه ات که ماه بر زمینیان عیان شد و تا لیالی قدری که بوی فاطمه میداد و فاطمه ای که فقط بوی علی میداد و تا همین حالا که با رفتنت غباری از اندوه و حسرت و ندامت بر دلم نشسته، فقط خیر بودی و برکت... فقط نور بودی و رحمت... فقط ماه بودی!...

دلم بهانه میگیرد اللهم انی اسئلک هایی را که همراه شب بوها سر میدادیم... دلم لک زده برای نجواهای یا علی و یاعظیمت... برای ربناگویان لحظه ی افطار... برای شکوفه هایی که در دامنم میریختی لحظه های خوب مناجات و دعا... برای لبهای خشکی که می بردمان تا کنار قنداقه ی علی اصغر حسین... دلم تنگ شده برای خودت... برای روی ماهت...

زمین سرد بود و یک ماه در آغوش تو گرم می شدیم. یک ماه روی ماه تو را دیدیم و روی ماه خدا را بوسیدیم.

کمی آهسته تر! مرا با خودت ببر...

 

بدرود ای ماه خوب خدا...

عتید ...
۱۸ مرداد ۹۲ ، ۰۵:۰۳ ۳۶ نظر

 

یا هو...

 

در دعای روز بیست و دوم ماه مبارک اینگونه دست نیاز در برابر رب دراز میکنیم:

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ ...

 

امام زین العابدین(علیه السلام) میفرمایند:

نحن ابواب الله و نحن الصراط المستقیم.

ماییم درهای خدا و ماییم صراط مستقیم.*

 

حسین را بابی ست!

برای راه یافتن به کوی حسین باید ادب کرد و در پیش پای ساقی زانو زد و از او طلب نمود ادب را...

عباس، باب الحسین است...

و چه زیباست آنجا که حضرت ختمی مرتبت میفرمایند:

أنا مدینة العلم و علی بابها...

علی را هم بابی است و آن حضرت صدیقه است!

سری دارد آنجا که علی می نشیند و فاطمه پشت درب خانه ی علی حاضر میشود. یعنی برای رسیدن به علی باید از مرز حق و باطل گذشت. باید مُهر تایید مهربانترین مادر عالم بر پرونده نقش بندد.

-------------------

+ حتمآ بخوانید: (+)

++ دلتنگ باب الجوادم...

+++ ملتمس دعای شما خوبانم...

-------------------

* معانی اخبار ص 35

عتید ...
۰۹ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۲۸ ۲۳ نظر

 

یا هو...

 

بانو جان!

کمتر بی تابی کنید. چشمهاتان را ببینید. دیگر سویی ندارند.

خوب میدانم که این بغضها از دیشب نیست و زخم کهنه تان سر باز کرده است. یاد کوچه و سیلی و صورت نیلی... یاد درب سوخته و مسمار و پهلوی شکسته... یاد مردی که تمام قد مرد است با دستانی بسته... یاد گریه ها و ناله ها و ضجه های مخفیانه تان...

نگاهی می کنید به شانه های لرزان حسین و گاهی به چشمان سرخ حسن. طاقت دیدن قامت هلال ماه منیر را ندارید. هی قورت میدهید بغضهاتان را. دوباره نگاهتان میرود سمت بستر بابا. رُخ زرد بابا می شود کوه غصه ای و یهو هُری میریزد در دلتان. اشک می شوید و ماتم...

زینب جان!

نمی شود آرام بود، میدانم... اما هنوز برخی سطرهای دفتر غمهاتان نخوانده مانده ست. گرچه میدانم همه اش از همان کوچه شروع شد. که هر چه می کشید از همان کوچه ی بنی هاشم است!...

هنوز نه تشتی دیده اید و نه جگری... نه تشتی دیده اید و نه سری... نه جسم با پیکان بر تابوت دوخته و نه تنی که پیکانها بوسه بارانش کنند...

هنوز عباس هست... نه خار مغیلانی هست و نه نیزه شکسته ها... نه دامان سوخته ای و نه گوش بی گوشواره و نه سر بی معجری...

عمه ی سادات!

دلتان از کدام جنس نایاب است که اینقدر وسعت دارد و ما رایت الا جمیلا سر میدهید؟ و کاسه ی صبرتان چه بی اندازه بزرگ است که ایوب به گرد پایتان هم نخواهد رسید؟!

زینتِ اَب!

کمی با خود مدارا کنید. ناله هاتان دل عباس را ریش میکند.

بانو جان!

هنوز عباس هست...

------------------------

+ دل اگر هست دل زینب کبری باشد / آفرین باد بر این همت مردانه ی دل

++ خیلی به دلم نشست: (+)

------------------------

* عنوان، مصراعی از علی اکبر لطیفیان

عتید ...
۰۷ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۳۴ ۱۲ نظر

 

یا هو...

 

یا کریم!

      دانه بپاش...

             یاکریم نمی خواهی؟

 

-----------------------

+ شعر عنوان از حامد ظفر

عتید ...
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۴

 

یا هو...

 

هنگامی که ماه میهمانی خدا فرا میرسد، روزشماری میکنم تا ماه به نیمه اش برسد.

که خدا لبخند بزند بر زمینیان!

این حسّ من است. حسی است که از قدیم دارمش.

لبخند خداست امام حسن مجتبی!...

 

 

میلاد سبط المنتجب٬ کریم آل طاها٬ امام حسن مجتبی(علیه السلام) بر عاشقان مبارک!

 
عتید ...
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۵

 

یا هو...

 

اهل بیت(سلام الله علیهم اجمعین) متخلّق اند به تمامی اسماء الهی، اما هر کدام از ائمه ی همام جنبه ای از زیباییهای دریای اسماء الحسنی را قویتر ظهور داده اند. یکی جود و سخا را، یکی رأفت و عطوفت را٬ دیگری هدایت را...

و حَسن، کرامت و حُسن الهی را زیبا ظهور داد!

حتما میدانید حُسن خلق، خندیدن و بشاشت در چهره و مهربان بودن با مردم نیست. بلکه مجموعه ای است از کمالات، مجموعه ایست از فضائل اخلاقی.

خَلق، شکل ظاهری ماست که او آفریده است و ما خود در ساخت آن نقشی نداشته ایم و خُلق٬ مجموعه اوصاف، افکار و اعمال ماست که همان شکل باطنی ابدی ماست که خود مسئول ساختن آنیم!

متأسفانه غافلیم از ریشه ی سوء خُلق و فقط هرس میکنیم شاخه ها را. دو روز مهربان میشویم و صبور... دو روز بخشنده می شویم و غفور... دو روز حلیم می شویم و غافل از این دو روزها و چند روزها. آش همان آش است و کاسه همان کاسه!

شاخ و برگ زدن منیّت ها و انیّت و انانیّت ها تا به کی؟ باید از ریشه کند این درخت زقّوم را! برای کندن ریشه ی سوء خُلق، انقلابی درونی لازم است و حماسه ی عشق!

از طرفی ما کجا و از بین بردن ام الخبائث کجا؟! اینجاست که باید دست به دامان کریمانه ای شد.

یا حسن!

حُسن خلق را از تو طلب میکنیم که مجموعه ای از کمالات است. که تو کریمی و هر که در خانه ات بکوبد٬ دست خالی برنمی گردانی!

 

امام حسن(علیه ‏السلام) فرمودند:

إنَّ أَحسَنَ الحَسَنِ الخُلُقُ الحَسَنِ.

نیکوترین نیکو، خُلق نیکو است.

 

عتید ...
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۴ ۲۳ نظر