پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۱۰ ب.ظ
یا هو...
گریه، ترجمان دل است. گاهی از سر شوق است و گاه از سر اندوه بسیار...
احساسی ناب و خالصانه که تبلور آن، حکایت از درون است. این شعر لطیف نشان از رقّت قلب دارد.
حضرت مولا (علیه السلام) فرمودند:
بُکاءُ العُیونِ و خَشْیَةُ القلوبِ مِن رَحْمَةِ اللّه تعالى ذِکرُهُ.(1)
گریه ی چشمها و ترس دلها نشانه رحمت خداى بلندنام است.
امام صادق علیه السلام از پدرانش از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) روایت میفرماید:
مِنْ عَلاماتِ الشِّقاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ، وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ، وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فى طَلَبِ الرِّزْقِ، وَالْاصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ. (2)
چهار چیز از نشانه هاى بدبختى است: خشکى چشم، سنگدلى، شدّت حرص در طلب رزق و پافشارى بر گناه.
الها!
بکاء العیون را نصیبمان گردان و دورمان بدار از جمود العین...
از فضیلت اشک بر حسین کم نشنیده ایم. از معجزه ی قطره ای که می خشکاند دریایی از معصیت را...
که همانا کشتی نجاتش بر روی همین قطرات حرکت می کند!
اشک بر کسی که خود ایشان فرمودند:
أنَا قَتیلُ الْعَبَرَةِ، لایَذْکُرُنى مُؤْمِنٌ إلاّ اِسْتَعْبَرَ.(3)
من کشته گریه ها و اشک ها هستم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمى کند مگر آن که عبرت گرفته و اشک هایش جارى خواهد شد.
و در فضیلت اشک بر حسین همین بس که حضرت مادر (سلام الله علیها) فرمودند:
هرگاه گریه کنندگان بر حسینم داخل بهشت شوند، من هم داخل بهشت میشوم.(4)
در روایات "أرض" مصداق زمین وجود است. و باز بسیار شنیده ایم:
کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء...
هر روز آزموده می شویم و لشکر عقل مدام در جنگ و جدال است با لشکر جهل. و بقول سیّد شهیدان اهل قلم، صحرای بلا به وسعت همه ی تاریخ است.
هرگاه به یاد غربت آل الله افتادی و دلت شکست و بغض گلویت را فشرد، آسمان دلت را مولا علی (علیه السلام) که «مُنَزِّل المطر و مُسمع الرّعد و البرق» هستند فرمانروایی میکند!
و حضرت باران، سیدالشهدا (علیه السلام) که همانا «عبرة المؤمن» اند بر أرض وجودت شروع می کنند به باریدن...
آن هنگام است که جوانه میزند بذرهایی که آماده ی شکوفایی اند!
اما این زمین باغبان میخواهد، باغبانی دلسوز چون مادر!
که هَرَس کند شاخ و برگ وجودت را... وجین کند علفهای هرزه را...
ایام عزای مادر شیعه نزدیک است و در این ایام، بطن ِ مادر بیش از ایام دیگر، بالفعل میکند نطفه های بالقوه ی وجودمان را!
زمین دلت را بسپار به بانوی آب و آئینه...
--------------------------
1- مکارم الأخلاق،ج 2، ص 96، ج 10، منتخب میزان الحکمة، ص78.
2- بحار الأنوار، ج 70، ص 52، ج 11، منتخب میزان الحکمة، ص 78.
3- الأمالى شیخ صدوق: ص 118، بحارالأنوار: ج 44، ص 284، ح 19.
4- اشک حسینى سرمایه شیعه به نقل از البکا ص ۸۶.
پاسخ:
سلام
بودنتان را سپاس...
پاسخ:
مگر بردن نام بقیع بدون غربت و بغض هم می شود؟!
این نگاه را که خاطرات فراموش نمی کند به یزدان دادار می سپارم...
یاد همان روزی افتادم که بدرقه اش رفتیم!
در همه ی اتفاقات و تاریخ ایام و اعداد و ارقام عدد پر رمز و راز "شش" نهفته بود!!!
"شش"مین "شش" گوشه که "شش" سال زمان میبرد ساختش، با هزینه ای بالغ بر "شش" میلیارد در "شش"م مهر رونمایی شد.
با آن چشمان بارانی یادی از کویر دل ما هم بکنید!
پاسخ:
نعمتی ست این اشک!...
اشک بر ائمه روزی چشمانت...
قلبی که نگران است و حساب قطره های دریایی میکند صد البته که لطافت دارد و رقّت!
مهاجر عزیز دعایمان کند با قلب رئوفش...
پاسخ:
آسمانی بود!
جایش در زمین تنگ بود...
خدا صبر جمیل به خانوادش عطا کنه...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
پاسخ:
مگه حال و هوای دوست عزیزمون چه جوریه؟!
انشالله که آسمون دلتون آفتابی باشه!...
پاسخ:
لعن خدا بر آنکه مذلت خطاب کرد
انگار نه انگار نوه پیــــــــــــمبری...
پاسخ:
سلام
باید ز هرم آه دلی شعله ور کنیم
با چلچراغ اشک شبی را سحر کنیمدل که دل باشد آرام و قرار نمیگرد و سینه زندانیست برای این پرنده که شوق پرواز دارد!
این دعاهایت چه میکند با این دل کوچکم!!!
من محتاج این دعاهایم تا ابد...
ممنونم که با قدومتان رونق میدهید این خراب آباد را...
پاسخ:
سلام
منت میگذارید بر سرمان!
خدا کند این قفل بشکند و دل آزاد گردد!...
و حتمآ اضافه کنید قدوم دوستانی که بر چشممان می نهند!
پاسخ:
به امید نقش بستن لبخند بر لبان این طفلان معصوم...
به خیالشان توان خاموش کردن نور خدا را دارند!
زهی خیال باطل...
صاحب این ایام تسکین دل داغدارتان...
پاسخ:
سلام
اگر زیبایی دیدید و دلتان دقایقی در این سرا آرام گشت بدانید از لطف سخنان انواریست که همیشه روشنند.
وگرنه قلم عتید دل، خراش میدهد و بس...
پاسخ:
اگر تَر هم نشود زودتر از زبان لب به سخن میگشاید این چشم!
چه زیبا گفتید!!!
نردبان دل...
خودکشی...
باید سکوت کرد در برابر این حس لطیف و آسمانی!
فقط بگویید و من فقط بشنوم...
در پناه هم نامتان...
پاسخ:
وقتی نداشت مادر تو سنگ قبر هم
دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست
"علی اکبر لطیفیان"
انشالله همراه سحرخیز مدینه بارگاهی میرود تا عرش برین...
علی یارتون...
پاسخ:
چقد پشت کوهها باسلیقه اس پس! :))
پاسخ:
سلام
باز هم برای چندمین بار مبارکت باد!
دلت هوایی یار...
پاسخ:
چمران، چمران نبود!
زمینی نبود!
لاهوتی بود و این مُلک برایش تنگ...
سپاس...
پاسخ:
سلام
خدایش رحمت کند...
خدمت میرسم انشالله...
پاسخ:
سلام بزرگوار
یادمه همون روزایی ک ضریح مطهر آقا تو شهرای ایران از جلوی چشم عاشقا رد میشد، میهمانی در منزل داشتیم. با لحنی بسیار بد و با حالت تمسخر ب همین عشق و شور و اشتیاق مردمی ک بسیاریشان کربلا ندیده بودند و شاید هم نبینند توهین کرد. در ادامه گفت: چقدر بدبخت و بیچاره داریم ک ب نون شبشون هم محتاجن اونوقت ملت ما از طلا برای امام حسین ضریح درست میکنن. ولله قسم امام هم راضی نیست!
اونروز با حفظ حرمت مهمان بودنش جوابی از ما شنید ک دیگه ادامه نداد.
اما دلم میخاس بهش بگم خانمی ک تفریحت فراتر از مرزهاست و حتمآ باید کیف و کفشت مارک باشه و از فلان کشور خریداری بشه و هزینه ای ک صرف آرایش مو و کاشت ناخن و فرنچ های از همه رنگ و بوتاکس و جراحی های زیبایی و خرید لوازم آرایش و غیره و غیره میکنی! خودت تا چ اندازه ب همنوعت کمک میکنی؟؟؟ حالا فقط حساب کنید چقدر خرج خودشون میکنن! منزل فلان نقطه ی شهر و دکور منزل و ماشینای مدل ب مدلشون بماند!!!
شک نکنید کسیکه دستش رفت توی جیبش برای اربابش، قبل از اون دستی ب جیب برده برای فقرا! حالا اون خانوم بگه من کمک هم میکنم و این هزینه های نجومی هم صرف خودم میکنم. اصلآ بکنه نوش جونش! اما اونی هم ک کمک ب فقراشو کرده و داره با جون و دل برای کسی مایه میذاره ک عالم و آدم واله و شیدای اون هستن و اصلآ وجود ما و این عالم بیمن وجود اباعبداللهه حق داره تو درآمد خودش تصرف داشته باشه!
اینها خبر ندارند کمک را همانهایی کردند ک خود فقیرند و محتاج! همانهایی ک آرزوشان فقط لحظه ای! فقط ثانیه ای بودن در بین الحرمین اربابه! همانهایی ک عاشقند! یک کلام عاشقند!...
اونی ک تو لجن زار دنیای خودش غوطه وره ک نمیدونه عشق چیه!
لازم نیست بگم اما تو روایات بارها و بارها خوانده ایم ک حضرات بسیار توصیه کرده اند به دادان هدیه و پذیرفتن آن حتی از فقیر!!!
حالا بنظرتون حضرات این هدایا رو از فقیران نگاهشون قبول نخواهند کرد؟؟؟
ایــن النــگــوها و گــوشـواره کـه شـد خـرج ضـــریـح
جــای گــوشــواره الـنـــگـوهــای غــارت رفـتـــــه ات
بابت اطاله ی کلام بی نهایت عذر میخام...
از فرمایشاتتون اینطور برداشت
کردم ک جوابی برای افرادی ک مدام از این چون و چراها دارند میخاهید. خدای ناکرده سوء برداشت نشود! نابلدم
اما این بود قد فهم و بضاعت من ِ حقیر...
پاسخ:
سلام
و لطفی دارد قدمهای شمایانی که بر چشمم می نهید!
السّلام عَلیَ الحُسَین
وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین
وعَلی اوْلادِ الحُسَین
و عَلی اَصحابِ الحُسَین
پاسخ:
سلام
هوهو... بگو با بادهای بی خبر مانده
بغض کبود یک کبوتر پشت در مانده
سنگی به پرواز بلندش آنچنان خورده است
کز او فقط در آشیان، یک مشت پَر مانده
هوهو... بگو بادی که سیلی کوفت بر این در
بر صورت تاریخ از انگشتش اثر مانده
این بیشه آتش گرفته پس چرا سبز است؟
خونی به رگ های پر از زخمش مگر مانده؟
نه! تک درخت لاغر قصه نمی میرد
بر شاخه هایش گر چه ردّی از تبر مانده
با این شب هیزم شکن تنها بگو خوش باش
اندازه یک سرو دیگر تا سحر مانده
با «در» بگو تا بشنود «دیوار» هم آری!
مردی هنوز از نسل شمشیر دوسر مانده...
شعر کبود
از سودابه مهیجی
پاسخ:
سلام
با این حساب قوانین علم را بر هم زده ایم :)
ب این میگن خود شیفتگی در حد لالیگا :))
پاسخ:
سلام
تـــــــا بتــــــوانی «فـــؤاد» در غـــــم او گـــــــــریه کــن
بــــــر تــــــو از ایــــن آبِ رو نــــــزد خــــــدا آبـــــــروسـت
علی یارتون...
پاسخ:
آغوش گرم و مهربانش، آرزوی من برای شما...
محتاج دعاتون هستم...
پاسخ:
سلام
اجازه!
بیان باز نشد خب من ک اومدم ب دوستان سر زدم!
ممنون ک بیاد این حقیرید...
پاسخ:
حالا ک نیستید ک یعنی هستید!
پس منتظرتان هستیم...
پاسخ:
سلام بزرگوار
نفرمایید...
شکسته نفسی می فرمایید!
این طلب شما، یعنی همین طلب شناخت خدا و انوارش قابل ستایشه...
بله، شما هیچ شباهتی به مهمان این خانه ندارید چون صاحبخانه اید!
مراحمید و پیشتان درس پس میدهیم...
محتاج دعای شما...
پاسخ:
سلام
بابت اینهمه دعاهای زیبا متشکرم...
پاسخ:
آه ای خنده های سیاه و سفید قاب شده!...
آه...
پاسخ:
سلام صبای مهربان
عتید هیچ است!
هیچ هم ندارد...
در محضر دوستان تلّمذ نمودن حال و هوای دیگری دارد!...
اینهمه لطفت را یارای پاسخ ندارم!
پاسخ:
سیل از چهارسو که برآمد فرو نشست
بادی وزید و فاطمــــــه بانوی آب شد...
پاسخ:
قبلن ترها دلتان خوش سلیقه تر بودا!!!
پاسخ:
آغا!
باید همراه با ولی تون بیاین!
انشالله همیشه انرژی تون فوران بزنه :)
بیادتون بودیم...
سالارید و سرور :)
پاسخ:
دمت گرم و سرت خوش باد...
پاسخ:
سلام
ب لحظه ای، فقط لحظه ای از حال دلت حسرت میخورم...
پاسخ:
سلام
چرا بعضی از آدما اینقدر خوبن و مهربون؟!
پاسخ:
سلام
خوش آمدید.
مهرتان را سپاس!
علی یارتون...
پاسخ:
نفرمایید!!!
دل پاک و قلم شیوای شما بر کسی پوشیده نیست!
ردپایتان را جای دیگری حس میکنیم!
فقط ببخشید ک بجای جلا، روحتان را خش میندازیم.
لطفن با ضدخش وارد شوید!!!
پاسخ:
بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند
ای نمره ی قبولی دنیا، دوازده...
پاسخ:
سلام
خداوند چشمان آسمانی تان حفظ کند...
اطاعت!
پاسخ:
یادتونه بچه بودیم میگفتیم آینه؟ :)
آینــــــــــــــه :))
پاسخ:
:))
انشالله...
علی یارتون...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
خدایا! بگذار بارانی شود چشمانی که تشنه ی دست نوازش توست!
لحظه لحظه هاتون به انوار الهی منور!