سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

با تو ما را خاک، بهتر از فلک / ای سِماک از تو منوّر تا سَمَک

سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

با تو ما را خاک، بهتر از فلک / ای سِماک از تو منوّر تا سَمَک

سِما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کـــــــ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ *
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ *
مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ *
بنام خداوند بخشنده ی مهربان.
ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏ های نفس او را می‏دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
به خاطر بیاورید هنگامی که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت می‏دارند.
هیچ سخنی را انسان تلفظ نمی‏کند مگر اینکه نزد آن فرشته ‏ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است.
«آیات 18-16 سوره ق»

صاد مثٍ صداقت!

جمعه, ۲۹ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۲۳ ق.ظ

 

یا هو...

 

بهش میگم: سهیل جونم! تو این مدّت ک من نبودم٬ لابد خیلی دلت برای من تنگ شده بود. نه؟

با قاطعیت و با صدای بلند میگه: نه!

(و قاه قاه صدای خنده ی حضّار ِمحترم! خنده ای ب ریش ِ بنده)

و من در حال چنگه زدن ب صورتم٬ چشامو جم میکنم و رو میکنم بهش و میگم: سهیلکم! عزیز ِ من٬ لااقل جلوی خونواده م آبروداری کن!

در حالیکه پاهاشو٬ پاهای ب زمین نرسیدشو تاپ و تاپ میزنه ب پایه ی مبل٬ میگه: آخه میدونی٬ از وختی رفتی مشهد٬ تو این چن روز ک نبودی٬ ما همه ی همه ش مهمونی بودیم و سرم گرم بود. اصن وخت سرخاروندن هم نداشتم. اینجوری شد ک اصن دلم برات تنگ نشد خُب!

با گوشه ی چشم نگاهش میکنم و درحالیکه دندونامو روی هم فشار میدم بهش میگم: ممنون. این صداقتت منو کشته!...

---------------

تو پرانتز: همین آقا سهیلی ک این حرفو ب بنده زد٬ شدیدآ بهم وابسته س و کسی حق نداره جلوی ایشون بهم بگه بالا چشت ابرو! پرانتز بسته.

من و آقا سهیل ماجراها داریم :دی 

---------------

میخام اینو بگم: عاشق صداقت بچّه هام. گرچه از نظر بنده٬ دنیای کودکی با همه ی صداقت و سادگیش٬ ارزشی نیست! چون خیلی از قوا و امیال در فرد ب فعلیت نرسیده٬ بنابراین جهادی در کار نیست. صداقت توش موج میزنه٬ سادگیش قابل ستایشه. اما اگر من٬ تو این سن تونستم همونطور ساده بمونم و صداقت داشته باشم اون شرطه!

با اینکه بزرگ میشیم باید بچّه بود٬ اما بچّگی نکرد!

باید ساده بود٬ اما سادگی نکرد!... 

+ هر وخ این عکسو نگاه میکنم کلی قربون صدقه ش میرم. جان من٬ ببینیدش.

نمیدونم اثر کیه. اما سبکش٬ سبک نقّاشیهای استاد کاتوزیانه.

 --------------

+ خواندنیست:

(+) نگاهی که به راهش بره به بیراهه نمیره!

۹۱/۱۰/۲۹
عتید ...

نظرات  (۴۵)

به یادتان هستم، راست میگویم! اما شاهدی ندارمــــ.. بجز کــــــلاغ بام خانه مان که او هم، حقیقت رابه تکه پنیــــــــری میفروشـــد!
پاسخ:
باور میکنم...
چون حس میکنم!...
--------------------------
پ.ن: یاد ی مطلبی افتادم ک چل پنجا روز پیش، همینجا نوشتم اما ثبت موقتش کردم.
همین جمله ای ک برام نوشتید رو برای دوستی بسیار عزیز اس ام اس کردم و جوابی ک ایشون دادن و باقی حرفامون...
همشو نوشتم اما آخرم تاییدش نکردم!
برای دوستم دعا کنید...
خیلی هم دعاش کنید...
گره ی بزرگی تو کارش افتاده!...
این کامنت زهرای بزرگوار بهانه ای شد برایم!...
ازتون ممنونم بانو!
کودکی را دیدم
که به قطعیت نور
از خدا می‌پرسید
من چرا باید دارویم را دور از نور نگاهش دارم؟
دور از نور کجاست؟
دور از نور چرا؟
پاسخ:
چیزهایی دیدم در روی زمین
کودکی دیدم، ماه را بو میکرد

"سهراب"
سلام
بازی کودکی بر کمر پدر بزرگش در هنگام نماز ، سجده اش را طولانی تر کرد!
کوچولو ها و سادگیاشون یک نسخه ی ناب خدایی هستند برای تلنگر به ما بزرگترا که هیچ چیز قشنگتر از ساده بودن و بخشیدن نیست.
رفتار های کوچولو ها برای همه ی ما فرآیند تربیتی دارن حتی شیطنت هاشون ...
فقط باید کمی بصیر بود
وقتی هیچ چیز جز عمل نیک توشه نیست و الباقی فانی ، پس حرص و غصه برای نگه داشتن دنیایی که محکوم به پایانه چه اهمیتی داره؟
این رفتار تو کردار بچه ها پر رنگه وقتی یک وسیله ی خطرناک رو موقتا" از اون قایم می کنیم ، به خیالش دیگه وجود خارجی نداره و غصه ای چندانی برای از دست دادنش نمیخوره. زود میره و خودشو سرگرم بازی با اسباب بازیاش میکنه.
پاسخ:
سلام
الهی من قربون اون نوه و پدربزرگ برم!...

ب نکته های قابل تاملی اشاره کردید!
خصوصا جملات آخرتون منو حسابی ب فکر فرو برد. اگه چیزی رو میخام اما خدا ازم دورش میکنه، حتما برام مضره. دیگه دنبالش ندوم! ضجه نزم! ناله نکنم! زمین و زمان رو بهم نریزم!
یکی هم نیس بهمون بگه: عتید! عین بچه ی آدم بشین سر جات!
دوست دارم ساعتها بچه ها رو تماشا کنم...
یاد خدا می اندازند من را...
پاسخ:
دوست دارم ساعتها "خدا" را تماشا کنم!...
یکی از افتخاراتم اینه که هم اسم کنیز خانم فاطمه زهرا هستم.

خوشحالم که برای خدا نامه نوشتی. . .

سلام ماروهم برسون.


رسول گرامی اسلام ص می فرمود: (من بچه ها را به دلیل پنج صفت دوست دارم اول آنکه بسیار گریه می کنند و دیده گریان کلید بهشت است (یعنی گریه از خوف خدا را در زندگی زیاد کنی

دوم آنکه با خاک بازی می کنند (یعنی تکبر و نخوت و خودپسندی در آنها نیست

سوم آنکه با یکدیگر دعوا می کنند ولی زود آشتی کرده و کینه به دل نمی گیرند

چهارم، چیزی برای فردا ذخیره نمی کنند (چون آرزوی دور و دراز و طمع طولانی ندارند

پنجم، خانه می سازند و سپس خراب می کنند (دلبسته و وابسته به امور دنیوی نیستند.
پاسخ:
انشالله خودت هم کنیز خانم هستی!
این نام را "اسما" را بسیار دوست میدارم.
سپاسگزارم از گوهری که حک نمودید در این خانه...
سلام
ببخشید اگر دیر می رسم! هرچند کمی می آیم اما..این بلاگفا جا می گذارد مرا! نمی بخشمش! شما عفو بفرمایید مرا لطفا!
نباید به این نادان اعتماد کرد:)


چقدر زیبا نوشتید..خدا سهیل پاکتان را حفظ کناد!
همین امروز دلتنگ کودکی ام بودم!
دلتنگ روزگاری که دروغگو، دشمن خدا بود!
دلتنگ روزگاری که آدمها همه خوب بودند در چشمهای ما
و سیاست، واژه ی مبهم و غریب اندیشه ها و رفتارهایمان بود!

دلم برای دست های کوچک و دعاهای بزرگ و دلهای پاکمان تنگ شده!

خوبید که یادمان می اندازید خوب بودن را
سپاس قلمتان را که به جوهر نور روشن میدارد دلهای رهگذران را!




همیشه ی لحظه هایتان پر از عاشقانه هایی آسمانی!

در پناه حق...
پاسخ:
سلام
نفرمایید مهربان رفیق!
بلاگفا بخشودنی نیست!!!
در روزهای آتی شاهد جریاناتی خواهید بود :))

دستهای کوچک...
دعاهای بزرگ...
بقدر اینکه خدایا او هم یک آب نبات لیسی...
خدایا او هم یک عروسک، یک ماشین...
دلهای پاک...
دلتنگ قهرهای چند دقیقه ای...
همان قهرهای تا روز قیامت...
همان روز قیامت ک چ زود می رسید از راه!...

دوستان خوب سرمایه اند...
همیشه باشند ک گذرشان سبز میکند خاطرمان را!...
j
باعث افتخار است قلم سایشم به دل بزرگ و مهربانتان نشست...

سپاسگزار مهربانی دریایی تان هستم

لحظه هایتان آرام

در پناه حق...
پاسخ:
داشتن گوهری چون شما برایم مایه ی مباهات است!
همیشه ب دل می نشیند زیبانوشتهایتان...
و همیشه ب همگان توصیه میکنمتان...
سلام عَبْدُه الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ الْحَقِیرُ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الْمُسْتَجیر...
زیارت قبول
با این توصیف تا علی (ع) بالا رفته اید....

درست است؟
پاسخ:
سلام
قبول حق...
راست میگویید!!!
کاش ب شهود بنشینمش...
فقط علمش کافی نیست!...

۳۰ دی ۹۱ ، ۰۲:۱۴ خارج ازچارچوب
بچه ها بی شیله پیله ن،درست وقتی فکرمیکنی انقدی دوستت دارن که به خاطرت دروغ هم بگن با صداقت حالتو میگیرن.چون دنیاشون کوچکیه،چون هنوز لکه نیومده تو صفحه شون
پاسخ:
چون هنوز لکه نیومده تو صفحه شون، چون هنوز صفحه شون سفیده! چون زلالن مث بارون!

چن روز پیش نوشتن اسممو یاد گرفته بود تو ی کاغذ، ی قلب کج و کوله کشیده پایینش نوشته فلانی دوستت دارم نقطه :)
هی رفته اومده ک بهم نشون بده ک ببینم، ک ذوق کنم براش، اما من نبودم. مادرم گفتن هنوز نیومده شب میاد. اومده گذاشته رو میزم.
باور کنید تا حالا هیچ هدیه ای منو اینقد سر ذوق نیاورده بود!!!
عکس بچگیهامو برداشته میگه حالا این مال من باشه؟ آخه تو رو خیلی دوست دارم! میخام دلم ک برات تنگ شد هی نگات کنم...

دلشون مث ی دریاس!...
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۱:۲۸ تـــ ـارا
سلام

کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که میشد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه ، خوابم می پرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود

"مرحوم قیصر امین پور"
پاسخ:
سلام
هعییییییییییی...
جوونی کجایی ک یادت بخیر...
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۱:۲۹ تـــ ـارا
من بزرگ شده ام

آن قدر که

دلم سادگی کو دکی هایم را می خواهد ...
پاسخ:
محو شد در خاطرات دور باغ کودکی
کورسویی مانده اندک از چراغ کودکی
گرچه عمرم رفته از کف بی حساب اما هنوز
کودک اندیشه میگیرد سراغ کودکی...

"محمد خزایی"
شب علی غیر از شب ماست. شب علی (ع) خیلی تاریک است. او زهرا (س) را می شناسد. انوار را خوب طی کرده است. با آسمانها آشناست. او شب را خوب می شناسد. اصلا علی (ع) خودش را شبرو می داند. فرمود: شبرو صبح می فهمد چه جور و چقدر راه رفته است. علی (ع) همه کارهایش شب بوده است. یعنی نا شناس بوده است. اشخاص بزرگ ناشناسند.
کار خالص بکن, راه درست برو و کیفت را بکن. شبرو این جور است. ممکن است در مورد شما حرفها و گفتگوهای بیجا باشد, ولی اعتنا به آنها نداشته باش. صبح قیامت معلوم میشود شبرو چه خورشیدی بوده است. انجا بخل و مرض و حسد نیست. دیگران هم کیف می کنند.
قبض و بسط قلب مومن شب و روز است. گاهی مدت آن زیاد است و گاهی کم. هرچه جلوتر می رود شب او کمتر می شود. در ظهور قیامت شب وجود ندارد همه اش روز است. حزن و غم تمام می شود. همه اش بهجت و سرور است. روز است و نور است و حیات. تاریکیها را از بین می برد.
قیامت شب ندارد . شب مال دنیاست. الحمدلله خدا نجاتتان داد روز شناس شدید. کفار اصلا روز ندارند. بهجت ندارند. نمی بینید خنده را درس می دهند. خنده را یاد می گیرند. تا در اجتماع بتوانند یاد بگیرند. ولی در اینجا اینجور نیست. بلکه جلو خنده شان را میگیرند. می گویند: زیاد گریه کنید چرا انقدر می خندید.
شیعیان نمی دانند خدا چه نعمت هایی به آنها داده است. جلو خنده شان را می گیرند . گریه را دوست دارند.
ان شاالله خدا آن پشت پرده را همین جا نشانمان بدهد که چقدر سرور خوابیده است. چقدر علم و حیات خوابیده است. هر چیز خوب و زیبا که از این عالم رفته است در آن جا با شماست.
مومن وقتی درد دل پیش خدا و ائمه می کند نهایت لذت را می برد.
لذا به دوستان و شیعیان مبادا ترحم کنید. امام صادق می فرمایند: پناه می برم به خدا که کسی دربارهء دوست ما ترحم کند. ببینید چقدر دوستانشان نزد آنها عزیزند. ترحم به حیوانات خوب است. به کفار خوب است. اما به دوست اهل بیت منت سر می گیرند. این از اسرار محبت و ولایت است. مال شرافت ولایت ائمه (ع) است.


. . .
پاسخ:
شب ز اسرار علی آگاه است...
پسرته سهیل؟ :دی
پاسخ:
دنبال ی دختر نجیبم براش :)
عتید عزیز، سهیل وقتی بهانه می گیرد، چگونه آرامَش می کنید؟؟
عروسک هایش را پرت می کند، پا به زمین می کوبد، مدام بهانه می گیرد، با هیچ کس دوست نمی شود..... کار دل من از هر جمعه تا جمعه بعد همین است... چه کنم؟
پاسخ:
والا اینو باید از مادر سهیل بپرسم :)
---------------------------
خوش بحال دلت بانو!
این دل را طواف واجب است!
طوافی ب دور دل عاشق...
سلام.

صداقت بچه ها،مثال زدنی است،روحشان پاک و قلبشان مثل آیینه صاف و زلال است،افسوس که گهگداری بزرگترها فرصت پاک بودنشان را به سرقت می برند.
نشان به همان نشانی که تلفن منزل زنگ میخورد و با یکی از اعضای خانواده کار دارد،از هرطرف ایما و اشاره به سمت او دراز میشود که بگو:"نیست"
و کودک می ماند و دوراهی تردید...
قلب پاک و لوح سفید دلش را خودمان با لکه های سیاه،آرام آرام پر می کنیم....
خدا کند در امان باشیم از این نوع کارها...
خودم را عرض میکنم و قصد جسارت به ساحت بزرگوار شما را ندارم.

سهیل را خدابرایتان حفظ بفرماید
خدا می داند چقدر بچه ها را عاشقم...
و سهیل را هم دوست دارم مثل تمام کودکان پاک سرزمینم... و چون نسبتی دارد با دوستی عزیز

التماس دعا
در پناه مهربان خدای عالم.
پاسخ:
سلام صبای بزرگوار
راست میگویید...
آیینه ای هستیم تمام نما برای کودکان!
باید بجان این آیینه بیفتیم!
خود را تربیت کنیم تا کودکان تربیت شوند...

خدا سهیل جانم رو برای پدر و مادر عزیزش حفظ کنه!
منم عااااااااشق بچه هام...
سهیل رو خیلی دوست دارم. چون جنسش با پسرای هم سن و سالش فرق میکنه!
ممنون ک سهیل ندیده ی منو دوست دارید :)
محتاج دعاتونم...

آنقدر صمیمی و بی توقع دوستت دارند، که در تمام هیاهوها، به سادگی دست دلت را می گیرند و به خلوت سادگی شان می برند. می فهمی که تو را برای خودت دوست دارند، نه برای خودشان.
آدم بزرگها عادت کرده اند، همه چیز را برای خاطر خودشان بخواهند. شاید برای اینست که دیگر، خواستن ها به جایی نمی رسد.
پاسخ:
آنقدر صمیمی اند...
آنقدر دست و دل باز...
ی روز اومده پیشم، براش سوال طرح کنم. ی پفک هم تو کیفش گذاشته بود، بازش کرد. منتظر میشد من ی دونه بردارم بعد اونم برداره. ب آخرش رسیدیم گف: حالا دو تا برای تو، دو تا برای من!...
همه چی رو قسمت میکنه...
مهرش رو بی شائبه نثار قلب آدم میکنه!...
جهادی بود...دستاش گرفت رو ب آسمون...
خاله اگر دعا کنیم بارون بباره ..حتی اگرخشکسالی با شه ..بارون میاد؟
.
ته لهجه ی کرمانی اش. وآن چشم گود رفته اش....انقدر مستم میکرد ک.......رمق جواب را میگرفت
در آغوش کشیدمش...
بله عزیزم بله...
...بد یهو رف سمت کپر شون و اومد...یک کاسه آب گذاشت رو زمین...
خاله حالا دعا کن!!!!!!!!!!!!!..
مات شدم....!
بروزم..
پاسخ:
در راهم...
خــــــــــــــــــــدایا دلم برای همه معصومیت از دست رفته ام تنگ شده است وبرای تویی که چقدر آن روزها به من نزدیک بودی!یادش بخیر همه آن روزهای پاک و ساده بودنمان.
.
.
.

پاسخ:
مگه الان ازت دوره؟

نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ...
پس شما حس مادر بودن را تجربه کرده اید...حس خوبیه بنظرم؟!!!
آفرین به این تربیت مادرانه ات عتید :)
خیلی ازبچه ها هم هسند، دروغ هایی میگند که آدم شاخ درمیاره !!
این بستگی به تربیت خانوادگی داره که البته صداقت شما را نشون میده :))))
از طرف من آقا سهیل تون را ببوسید :)
پاسخ:
حس مادر بودن؟؟؟!!! :)
چشم اگه آقا سهیل رو زیارت کردیم حتما از جانب مهاجر یک عدد بوس آبدارش میکنیم :))


باید بشیر بود و نذیر....
پاسخ:
هر کس رسولی باشد...
هر کس رسولی باشد...
پاسخ:
من به خدا گفتم: امروز پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد. امروز انگار اینجا بهشت است. خدا گفت: کاش میدانستی هر روز پیامبری از کنار خانه تان میگذرد. و کاش میدانستی بهشت همان قلب توست!

"عرفان نظرآهاری"
http://goftomanedini.com/showthread.php?t=12760
پاسخ:
چقدر فاصله اس!!!
همام بعد از شنیدن خطبه ی متقین چ شد و من چ!!!
ککم هم نمی گزد!!!
کمیل و همام کجا و من اندر خم یک کوچه کجا!!!...
ینی هر چقد علامت تعجب بذارم بازم کمه ها...

۰۱ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۲۵ آهسته عاشق می شوم
شهادت عشق است...
.
.
.
دعامون کنید در لحظه دعا
پاسخ:
شهادت نصیبت...
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۳۸ کبوتر حرم زهرا
نوروز یکی از سنتهای بزرگ ایرانی است و همواره نزد ایرانیان

و حتی مردم دیگر کشورها از اداب و رسوم والایی برخوردار بوده است

ولی امسال ایام نوروز با فاطمیه تلاقی دارد

شما میتوانید با ثبت سایت یا وبلاگ خود در این سایت اعلام دارید

ارزشها و سنتهای اسلامی هم برای شما اهمیت دارد

و در ایام نوروز حرمت فاطمیه و حضرت زهرا را نگه میدارید
www.fatemeye92.ir
دقیقا یعنی خودم بعد از حرف خودم یاد همین نوشته عرفان نظر آهاری افتادم...

امــــروز پیامبری از کنار خانه ما رد شد....


لا یکلف الله نفسا الّا ما اتاها...
کسی توقع دارد شما همام و کمیل شوید؟ حال آنکه آنها در آغوش ائمه زمانشان بودند...؟

خودتان هم توقع دارید؟
پاسخ:
:)
هر روز پیامبری از کنار خانه ی ما میگذرد...

باید خلیفه الله بشیم...
میخام بگم ببین قساوت قلبو!
یکی با شنیدن خطبه ی متقین جان ب جان تسلیم میکنه و یکی مث من چرتش میگیره!...
مگه ما نمیتونیم در آغوش امام زمانمان باشیم؟
افسوس...
آآآآآآ :(
من فکر کردم مادر سهیل شمایی چون ج کامنت سیده گذاشته بودی براش دنبال دختر میگردی :(
شرمندم عزیز{ آیکون بد ف
پاسخ:
من؟!
مادر؟!
:)
بعله براش دنبال دخترم. (آیکون اونایی ک چششون ب ی دختر خوب میفته)
:))
سلام.

خواستم شکوه کنم به دلم بد آمد
یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد
حتم دارم کلماتش همه باران هستند
حرفهایش به دل انگیزی قرآن هستند
عطر هر گل چو مسیح از نفسش میبارد
چه شبی میشود آن شب که علم بردارد !

آغاز امامت حضرت ولیعصر،مبارکتان باد.

از صمیم دل،بهترین ها را برایتان آرزومندم.

التماس دعا
در پناه مهربان خدای عالم.
پاسخ:
سلام

ساقی ز شعف باده گساری کند امشب
مطرب ز طرب زمزمه جاری کند امشب
صد سجده شکرانه بجای آر و سماع کن
مهدی(عج) به سرش تاج گذاری کند امشب

تاج گذاری حضرت صاحب مبارکتان
چ دعایی کنم بهتر از ظهورش در قلبتان
سلام

مبارک باشد آغاز ولایت ولی برحق خداوند

روشن باد لحظه هایتان به روشنای آفتاب ولایت حضرتش..

در پناه حق...
پاسخ:
سلام

آغاز امامت عصاره ی خلقت بر شما عاشق حضرتش مبارک و عید بادا

به امید صبح ظهور...
سلام

زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات
که به جستجوی نشانه‌ات، ز سحر شنیده بشارتی

آغاز امامت امام عصر(عج) بر تمامی شیعیان و منتظران حضرتش مبارک باد.

التماس دعا

یاحق
پاسخ:
سلام
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
مبارک دلتان بانو!
محتاج دعا...
1287 سال میگذرد...چند نفر تونستن برن تو آغوش امام زمانمون؟

...

قصه ما قصه همان کودکیست که بابا را گم کرده....
میان این بازار شلوغ...عده ای حتی فراموش کردند که بابا دارند...

پاسخ:
رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمار مردم کشتی نکرده تغییری...
"کاظم بهمنی"

بسیار انگشت شمارند!
اما حرف من اینست ک باید برویم در آغوششان...
سلام
امشب تمام عاشقان رادست بسر کن
یک امشبی با من بمان بامن سحر کن

بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را
کج کن کلاه دستی بزن مطرب خبر کن

گلهای شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگین کمان را بر سر زلف تو بستند

تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دُردی کشان پیمانه هاشان را شکستند

یک چکه ماه افتاده بر یاد تو و وقت سحر
این خانه لبریز تو شد شیرین بیان حلوای تر

تو میر عشقی عاشقان بسیار داری
یغمبری با جان عاشق کار داری............محمد صالح علا

عزیز امام عصر! آقا...
بد قولی ام را ببخش
چشم دوخته ای به راهی که من از آن می آیم؟
برایم کبوتر بپران
گم کرده ام راه
سرآغازم تو باش همین

آغاز ولایت بقیه الله (عج) مبارکت باشد
دلگرم به یادش باشی
پاسخ:
سلام

رفیق حادثه های به رنگ تقدیری
اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری
در این رسانه ی دنیا میان برفکها
نه مانده از تو صدایی ٬ نه مانده تصویری
رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمار مردم کشتی نکرده تغییری
هزار هفته بی تو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچار تاخیری
شبیه کودک زاری شدم که در بازار ...
تو دست گمشده ها را مگر نمیگیری ؟

"کاظم بهمنی"
سالروز ولایتش مبارک دلتان...
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۱۱ آهسته عاشق می شوم
سالروز آغاز امامت حضرت بقیه الله الاعظم،امام زمان (عج) بر منتظران موعود مبارک باد
پاسخ:
سالروز امامتشان گلباران...
سلام
شاید فرصتی دیگر از این کودک بگویم اما الان مرا بیاد کودکی خود با همین شکل انداخت
نگاهی پرسشگر وعمیق همراه با نگرانی شلید از بزرگترها که دارند چه میکنند
تنهایی متفکرانه برای اینده ای پرهیاهو ووشتی که بزرگترها بپا میکنند
ساده وبی تکلف
پای برهنه ونداشتن بند بردگی دنیا
دست در کنار دست نه بر دست
نشستن بر سکوی بندگی
سادگی
لباس احرام برتن دارد
لبک اللهم لبیک
پاسخ:
سلام بزرگوار
چ زیبا فرمودید!
بسیار عالی...
۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۵۱ حامد و هدی
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام
زیارت قبول البته با تاخیر
خوش به سعادتت
مطمئنم به یاد ماهم بودی واسه همین یک دنیا تشکرررررررررررررررررررررررر

انشالله ماهم بریم و واسه شما دعا کنیم
پاسخ:
سلااااااااااااام
ممنونم...
شک نکنید!
انشالله مشرف بشید و دعا در حق این حقیر فراموشتون نشه!
پاراگراف آخر توصیف جالبی بود.
پاسخ:
اصن همه ش برنامه ریزی شده بود ک ب اینجا برسم.
چ تو متن پست و چ تو ج کامنتا سعی بر این بود ک همین دو خط آخرو محکم کنم :)
وگرنه ماجرای منو آقا سهیل ک بهانه ای بیش نیست.
-----------------------------
پ.ن: از قضا مادر سهیلک گویا کلاس داشتن و گل پسرشون منزل ماس :)
بنده هم علاوه بر مشایعتشون در دیدن کارتون بسیار دلچسب پت و مت، نقش باب راس رو براش بازی کردم و کلی نقاشی با هم ترسیم نمودیم :))

سه غم بر جانم آمد هرسه یک بار
اسیریُ و غریبیُ و غم یار
اسیری و غریبی چاره دارَه
غم یارُم ، غم یارُم ، غم یار
آغاز امامت امام عصر(عج) تقدیم وجودت باد تا روز موعود
پاسخ:
به امید ظهورش و حضورش...
سلام
عکس رو اولش اصلا نفهمیدم نقاشیه آخه چقدر رئالیسم!
و اینکه دنیای بچه بی کینه بودنش از همه چیش زیباتره... خیلی اوقات میگم خوشبحال اون کسایی که خدا نعمت کار با کودک رو بهشون داده
پ ن:
- آقا من میخام ادامه تحصیل بدم قصد ازدواج ندارم!:دی
پاسخ:
سلام
استاده دیگه. چ میشه کرد :)
نمیشه حالا ی کم فک کنی؟ :))
سلام
مطمئن باشید این نقاشی از آثار استاد کاتوزیان هستش!...
تحقیق کردم که مطمئنم
پاسخ:
سلام
سپاسگزاریم دانشجوی نمونه :)
شما که خوب حرف می زنید خوب هم عمل میکنید؟
پاسخ:
نه خوب حرف میزنیم و نه خوب عمل!
سلام
.......
پاسخ:
و علیکم سلام...
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۲۵ یه بنده خدا
سلام. خدا سایه پدرو مادر رو از سر سهیل ها کم نکنه انشاالله.
وبلاگتون جالبه ولی چرا میخواین ببندینش؟؟؟ طنزی که تو نوشته هاتون هست هم خیلی زیباست.دست همه برو بچه هایی که تو این آشفته بازار دنیا با اینجور وبلاگ ها موجبات نزدیکی ما با خداوند رو فراهم میکنند درد نکند.

راستی با اجازتون ما یه لیسانس نقاشی داریم از این رو عارضم خدمتتون که در این قسمت به جای استفاده از کارهای آقای کاتوزیان میتونستید یه نقاشیه فانتزییه خوشگل از بچه ها قراربدید که جالبتر میشد،البته این حرفم هیچ ربطی به مشکل سلیقه ایی و شخصیم با کارهای آقای کاتوزیان نداره ها!!باور کنید
پاسخ:
سلام
ممنونم...
نمیخام ببندمش. بخام و نخام بلاگفای محترم تا یکی دو روز دیگه حذفش میکنه.
مگه با کارای استاد کاتوزیان مشکل دارید؟!
کارش حرف نداشت...
بیشتر میخاستم معصومیت رو نشون بدم ک تو این چهره موج میزد!...
سپاس از حضورتون دوست هنرمند...
۰۴ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۰۳ آهسته عاشق می شوم
آبی آسمان نشین مهربان من
به اندازه یک خواب ساده
به قدر یک لبخند
برای من وقت داری؟؟؟
پاسخ:
به اندازه یک خواب ساده...
به قدر یک لبخند...

آبی آسمانی دلت
مرا
یاد
او
می اندازد...
و اینست نشانه ی مومن!
...
۰۶ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۴۲ آهسته عاشق می شوم
صف میکشنددلتنگیهای من
چو دانه های تسبیح به نخ کشیده شده
چقدر بگردانم...دانه هارا
تا تو بیایی؟

اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:
دل بیقرار نیست
"ادا در می آوریم"
چشم انتظار نیست
"ادا در می آوریم"
بر دل دعای ندبه
و دل غرق شهوت است
این انتظار نیست
"ادا در می آوریم"
آقا محب واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست
"ادا در می آوریم"

عجل لولیک الفرج...
۰۷ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۶ آهسته عاشق می شوم
هر چه بیشتر به رهایی بیندیشی
گهواره ی جهان کوچک تر از آن می شود
که نمی دانم چه...!
پاسخ:
بزرگتر که شوی این گاهواره را پس خواهی زد...
بستری میخواهی از جنس او...
سلام

به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر
پسر چه گویم که به خلق، خدا عطا کرده پدر
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش و قــرآن ناطق امــام صادق (ع) بر شما خجسته باد.

تمام لحظخ هاتان عید بادا

یاحق
پاسخ:
سلام

از مقدم فرخنده فرمانده توحید
ایوان مدائن به شگفت آمد و خندید
کسری به خود از هیبت این واقعه لرزید
خاموش شد آتشکده و نور درخشید

میلاد رسول مهربانی و صادق آل نبی مبارک دلتان!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.