دستانم برای تو!
جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۱:۴۹ ب.ظ
یا هو...
ارباب من!
خوب میدانم خطا میکنم، بیراهه میروم،
اما دلم خوش است که غلام زرخرید توام...
دستم بگیر و از حَضیض ذلّت به قله ی رفیع عزّت برسان.
که در این سفر تَعَب، در این شهر شب زده٬
اگر دلم خوش باشد به چون تویی،
تا مقصود راهی نیست!
دستان دلم دخیل تو...
۹۱/۰۹/۱۰
دست عاشق حقیقی، جز در دستانی خدایی آرام نمی گیرد و امنیت نمی یابد...
دست امنی را شفیع گرفتید..مرحبا!
لحظه هاتون غرق معنویت
در پناه حق...